گلنار وآیینه، رومانِ از استاد رهنورد زریاب
امکان ندارد که از کابل قدیم یاد نمایی و به یاد گذر خرابات نیوفتی، چون این محل با کابل عجین است.
گذر خرابات برای من یعنی مجموعهِ از فرهنگ، شعر و موسیقی سنتی افغانستان است.
داستان از جای شروع میشود که جوانِ هر سهشنبه به زیارت تمیم انصار میرفت و برای رسیدن به آن مکان مقدس از کوچههای آهنگری و هندو گذر میگذشت و به گذر خرابات میرسید، از کنار آرامگاه شاه طاووس تیر شده و بعد از گردنه بالاحصار راه زیارت را در پیش میگرفت.
به این ترتیب روایت عشق پُر شور دو دلداده آغاز میگردد، دو دلداده از طبقه متوسط کابل یکی دانشجوی زبان و ادبیات دانشگاه کابل و دیگری رقاصه…
رقاصهی که مادر مادر مادر مادرش نیز رقاصه بوده است… روایت شیرین است اما اتفاقات میافتد که …
باید این کتاب را بخوانی تا احساسات شخصیت های داستان را درک نمایی.
این رمان به سبک ریالیسم جادویی نوشته شده و در برگیرندهی سی و پنج سال روایت زندگی شخصیتهای داستان است که سری از واقعیتها و رویاهاست.
یکی از شاخصه های نوشتاری استاد زریاب تکرار نامها، عبارات و صداهاست که این کتاب هم از آن قاعده مستثنا نیست.
شنگ، شنگ، شنگ… شنگ، شنگ، شنگ… شنگ، شنگ، شنگ…
برادرک… برادرک شیرینم
این کتاب خواننده را به یاد #بوف_کور میاندازد.