صفحات صبحگاهی

 


تازه یک ماهی شده است که وب‌سایت شخصی‌ام را راه انداخته‌ام، امیداورم روزی این وبسایت آنقدر پُر محتوا گردد که تبدیل به وظیفه اصلی‌ام شود نه پاره وقت.

داشتن و راه اندازی وب‌سایت شخصی، تصمیم یک روزه و ناگهانی‌ام نبوده، بلکه تلاش، پشت‌کار، اشتراک در کلاس‌های مختلف نویسندگی و بالاخره هدف‌مند ساختن نوشته‌هایم باعث ایجاد آن شده است. و صد البته که رهنمایی‌های یکی از بهترین اساتیدم (جنابکلانتری گرامی) در این راستا مرا به شدت به این کار تشویق نموده است.

برای به روز نگهداشتن وب‌سایت، تولید محتوا یکی از مهم‌ترین شاخصه است. برای من یکی از راه‌کارهای که نوشتن در وب‌سایت را ساده ساخت، صفحات صبحگاهی بود. در کلاس نویسندگی خلاق، با ایده  صفحات صبحگاهی آشنا شدم و آن را آهسته آهسته عملی نمودم.

از آن زمان که تا امروز حدود چهار ماهی می‌گذرد، من تقریبا همه روزه صفحات صبحگاهی نوشته‌ام. در اوایل فکر میکردم شاید به اینکار چندان پابند نباشم و یا اصلا شاید از انجام آن لذت نبرم و یا نخواهم که این کار را ادامه بدهم. اما کماکان این کار را با ذوق فراوان انجام میدهم. در کمال شگفتی امروز متوجه شدم که در این چهار ماه، سه کتابچه را پُر نموده‌ام و کتابچه‌ی چهارمی هم به نیمه رسیدهاست. پس من اینجا عاجزانه می‌خواهم در حضور شما خواننده‌های عزیز اعتراف نمایم که؛ مسیر نوشتن را تا جایی مدیون صفحات صبحگاهی هستم. چون این تکنیک روش نوشتن را برایم واضع‌تر نموده و در ساختن اعتماد به نفس نوشتاری موثر واقع شده است.

بگذریم

حالا بگذارید برایتان بگویم صفحات صبحگاهی چیست؟

صفحات صبحگاهی تکنیک است که در کتاب راه هنرمند توسطه نویسنده خلاق و عالی که من خیلی دوستش دارم، جولیا کامرون، معرفیشده است.

برای نوشتن این صفحات، تنها کاری که باید صورت گیرد، این است که صبح قبل از انجام هرکاری سه صفحه باید نوشت. سه صفحه در مورد هرچه که دلت خواست بنویسی.

فقط قلم را بر روی کاغذ بچرخان و آنچه در ذهنت است را بر روی کاغذ بیاور. بدون این که از اشتباهات املایی و انشایی آن هراس داشته باشی، چون قرار نیست این نوشته‌ها را کسی بخواند.

یکی از اصول خوب صفحات صبحگاهی این است که تو میتوانی آنها را کاملآ مصوون نگهداری و به هیچکس اجازه ندهی آنها را مطالعه کنند. چون این صفحات برای کسی نوشته نمیشود تا آن را بخوانند، لذا هیچکس اجازه ندارد به صفحات صبحگاهی تان دسترسی داشته باشد.

اما چه کارهای مرا در نوشتن صفحات صبحگاهی کمک کرده است!؟ آن‌ها را قرار ذیل لیست می‌نمایم:

۱برای نوشتن صفحات صبحگاهی، نیم ساعت وقت‌تر نسبت به فرزندانم بیدار میشوم، چون برای نوشتن آن بین بیست الی سی دقیقه وقت نیاز دارم.

۲قبل از نوشتن صفحات صبحگاهی تلیفون، صفحات اجتماعی و خبری، تلویزیون و دیگر موارد که پراگنده کننده ذهن اند را تماشا نمی‌نمایم.

۳پروسه نوشتن صفحات صبحگاهی را برایم جذاب می‌سازم. طور مثال برایم نوشیدنی، معمولآ قهوه یا چای، آماده می‌کنم، شمعی روشن می‌کنم، یا چوکی را به باغچه می‌برم،  یا در بالکن مینشینم و یا پنجره اتاق را باز می‌کنم و پذیرای هوای تازه می‌گردم و بعد شروع می‌کنم به نوشتن.

۴برای نوشتن صفحات صبحگاهی به دفترچه یادداشت و قلم نیاز داریم، من این وسایل را طوری تهیه نموده‌ام که از نوشتن در آن و با آن لذت می‌برم . مثلا یک کتابچه زیبا و خوب و یک قلم که خوب مینویسد، مرا در نوشتن این صفحات کمک می‌کند و از استفاده‌ی آنها به وجد می‌آیم.

۵همانطور که قبلآ هم تذکر داده شد صفحات صبحگاهی از ماست و دیگران نباید آن را بخوانند. لذا دلخور بد خطی و یا اشتباهات املایی و انشایی نمی‌باشم.

۶حتمی نیست که در نوشته‌های صفحات صبحگاهی تسلسل باشد. مثلآ من ممکن نیم صفحه در مورد یک مسله بنویسم و نیم صفحه دیگر را در مورد مسله دیگر.

۷در هنگام نوشتن، من گاهی به موزیک بدون کلام گوش میدهم، و میکوشم این موزیک بدون اعلانات باشد که حواسم را پراگنده نکند.

۸در جریان نوشتن می‌کوشم کسی مزاحمم نشود. زمان نوشتن صفحات صبحگاهی فقط می‌نویسم. اعضای خانواده‌ام میدانند که این زمان را من صرف به نوشتن اختصاص می‌دهم نه کار دیگری، به همین دلیل در آن زمان هیچکس مزاحمم نمی‌شود.

۹به هیچ وجه خود را در هنگام نوشتن صفحات صبحگاهی سانسور نمی‌کنم. به قول معروف هر چه دل تنگم خواست مینویسم.

۱۰گاهی اتفاق می افتد که همه روزه نمیتوانم بنویسم و به نظر من این هم طبیعی است، گاهی به خود این اجازه را بدهیم تا اشتباه کنیم و نتوانیم همه روزه پا بند صفحات صبحگاهی باشیم. گاهی زمان‌‌بر است که این تکنیک به عادت همه روزه‌ی مان تبدیل گردد، بههمین دلیل شاید روزهای نتوانیم مسلسل بنویسیم. پس خود را سرزنش نکنیم و کار نوشتن مان را از سر بگیریم.

صفحات صبحگاهی برای من تبدیل شده است به مدیتیشن. با انجام این کار، نوعی سکون سراسر ذهنم را فرا میگیرد. اسم این تکنیک صفحات صبحگاهی است. اما من که دو فرزند کوچک دارم و روزهای ممکن است که آنها قبل از من بیدار شوند، در چنین مواقع  اتفاق افتاده است که شب هنگام، بعد از این که فرزندانم خوابیدند، شروع به نوشتن صفحات صبحگاهی نموده ام. به نظر من پا بندی و تسلسل به این تکنیک مهم است، این که صبح بنویسیم و یا شب مهم نیست.

من هم از نوشتن در صبح‌ها راضی هستم و هم از نوشتن در شب‌ها. هر دو به ترتیبی ذهنم را سبک میسازند. اگر صبح‌ها بنویسم، طول روز برایم مملو از آسودگی خاطر و آرامش میگردد. اگر شب ها بنویسم به راحتی و در سکون میخوابم. به همین دلیل من مقید به این که حتما این تکنیک را صبح ها انجام بدهم، نیستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *