در کلابهاوس، در اتاق تقریبا دوصد تن حاضر بودند. هر فردی که به روی صحنه میامد و صحبت میکرد، میخواست بغضاش را فرو دهد تا صحبت نماید. اما موفق نمیگردید و بغضش پاره میشد و های های میگریست. به حال همهی مان گریستیم، به بیچارگی مان گریستیم.
چه مغرور نیروی داشتیم و حالا حال و روز مان را ببین غنی ملت و تاریخ فراموش نخواهد کرد که با یک کشور ۳۵ میلیونی چه کردی و با سرنوشت همه قمار زدی، قمار تو زدی و ما باختیم.